آرامش خدایی

  • خانه 

چگونه برکت را جلب کنیم؟

13 اسفند 1398 توسط مژگان مسعودي مقدم

شخصی گفته بود من کاسب بودم، امّا سنگ‌هایی که در ترازویم بود یک مقدار بیشتر بود، یعنی به جای کم فروشی، زیاد فروشی می‌کردم. با همین مقدار کمی که اجناس را اضافه به مشتری می‌دادم، خدمت به خلق خدا می‌کردم. در اثر این کار، برکت عجیبی در کسبم بود. حسابش را که می‌کردم می‌دیدم باید حساب و کتاب من و کار من نفع نداشته باشد، اما خرج و مخارجم که می‌گذشت، نفع هم داشتم. می‌گوید اتفاقاً فرزندانم بدون اینکه به من بگویند، اطراف سنگ‌ها را تراشیدند و به اندازۀ واقعی رساندند، دیگر نه کم فروشی می‌کردم نه زیاد فروشی؛ سر سال که محاسبه کردم، از آن برکت خبری نبود و متضرّر شدم. هر چه فکر کردم از کجا؟ نفهمیدم چرا باید ضرر کرده باشم؟ سال گذشته و امسال چه فرقی کرده است؟ نزد اهل دلی رفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم، آن اهل دل گفت: هر که اطراف سنگ‌ها را بتراشد، برکت خدا را هم می‌تراشد. بچه‌هایت برکت خدا را از کسب تو تراشیدند.
در تحصیل علم هم این برکت کاربرد دارد. اگر کسی در تحصیل علم، تقیّد به ظواهر شرع داشته باشد، همان علم پربرکت می‌شود. علامه مجلسی«رحمت‌الله‌علیه» می‌شود که 63 سال بیشتر عمر نکرده، در آن 63 سال هم مشغله‌های ایشان زیاد بوده است. وقتی تاریخ علامه مجلسی را مطالعه کنیم می‌بینیم که همیشه دردسر داشته است. اما همین علامه مجلسی با این دردسرهای فراوان خدمات ارزشمند و کم نظیری به اسلام و تشیّع کرده است.
خیلی از افراد به جای شصت‌وسه سال، بیش از نود سال عمر می‌کنند، امّا بدون هیچ نتیجه‌ای، بدون هیچ اثر ماندگاری و بدون هیچ علمی می‌میرند. یک عمر در حوزه یا در دانشگاه بوده، امّا دستاورد علمی ندارد. بعضی افراد نیز تحصیل علم می‌کنند، امّا از آن علم استفاده نمی‌کنند و علمشان را با خود به گور می‌برند.

 نظر دهید »

زینب ای رحمت آسمانی ام خوش آمدی............

11 دی 1398 توسط مژگان مسعودي مقدم

زینب ای رحمت آسمانی ام خوش آمدی………………

1577852857imagethumbnail.jpg

 نظر دهید »

احکام و زمان دقیق غسل جمعه

10 دی 1398 توسط مژگان مسعودي مقدم

غسل جمعه
غُسل جمعه از مهم‌ترین غسل‌های مستحبی است که در روز جمعه به جا می‌آورند. پیامبر اکرم(ص) در اهمیت آن می‌فرماید: «هیچگاه غسل جمعه را ترک نکن، هر چند ناچار باشی از پول غذا و خوراک خود صرفه‌جویی کرده و برای غسل خرج کنی؛ چراکه غسل جمعه یکی از بزرگ‌ترین و برترین کارهای مستحب است.»
وقت انجام آن از اذان صبح جمعه تا ظهر[1] است. می‌توان قضای آن را بعد از ظهر جمعه یا شنبه نیز انجام داد. به فتوای اکثر مراجع تقلید با این غسل نمی‌توان نماز خواند و باید وضو گرفت.
ارزش غسل جمعه
به فتوای اکثر فقیهان شیعه، غسل جمعه مستحب مؤکد است[2] و حتی برخی فقیهان در قرون گذشته آن را واجب دانسته‌اند.[3] پیامبر اکرم(ص) در اهمیت غسل روز جمعه به حضرت علی(ع) فرموده است: «هیچگاه غسل جمعه را ترک نکن، هر چند ناچار باشی از پول غذا و خوراک خود صرفه جویی کرده و برای غسل خرج کنی؛ زیرا غسل جمعه یکی از بزرگ‌ترین و برترین کارهای مستحب است.»[4] و امیرالمؤمنین علی(ع) هرگاه می‌خواست کسی را سرزنش کند می‌فرمود: «تو حتّی از کسی که غسل روز جمعه را ترک می‌کند ناتوان‌تری.»[5]
امام صادق(ع) فرمود: غسل جمعه، پاکیزگی و کفاره است از گناهان، از جمعه تا جمعه دیگر.[6] مشهور است که اگر کسی چهل هفته غسل جمعه را ترک نکند بدنش در قبر سالم می‌ماند ولی روایتی مبنی بر این مطلب وجود ندارد.[7]
وقت و کیفیت غسل جمعه
وقت غسل جمعه از اذان صبح روز جمعه تا ظهر است[8] و بهتر است نزدیک ظهر آن را به جا آورند.[9] اگر کسی احتمال می‌دهد در روز جمعه دسترسی به آب ندارد می‌تواند روز پنج شنبه غسل کند.[10]
چنانچه غسل جمعه را تا اذان ظهر روز جمعه انجام ندهد، می‌تواند قضای آن را پس از زوال خورشید (بعد از ظهر) و روز شنبه به جا آورد. برخی گفته‌اند: اگر غسل جمعه پس از زوال روز جمعه انجام شود، احتیاط آن است که فرد آن را بدون نیتِ ادا و قضا به جا آورد.[11]
کیفیت انجام غسل جمعه همانند دیگر غسلها است. یعنی به دو گونه ترتیبی و ارتماسی انجام می‌شود.[12]
جایگزینی غسل جمعه به جای وضو
به فتوای اکثر مراجع تقلید غسل جمعه از وضو کفایت نمی‌کند و برای نماز باید وضو گرفته شود.[13][14]
چنانچه پس از غسل جمعه، حَدَثی (چیزهایی که وضو یا غسل را باطل می‌کند) ایجاد شود، نیازی به تکرار غسل نیست و اعاده حتی مستحب نیز نمی‌باشد.[15]
دعای غسل جمعه
مستحب است هنگام غسل جمعه این دعا خوانده شود: «أشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُه وَرَسوُلُه. اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَاجْعَلْنی مِنَ التَّوَّابینَ وَاجْعِلْنی مِنَ الْمُتَطَهِّرین: گواهی می‌دهم که خدایی جز ذات یگانه پروردگار بی‌همتا نیست و گواهی می‌دهم که محمد بنده (خاص) او و پیغامبر اوست. بار خدایا درود فرست بر محمد(ص) و آل محمد و مرا از توبه کنندگان و پاکان قرار ده».[16]
پانویس
آیات عظام امام خمینی، رهبری، مکارم، بهجت، وحید، خوئی تا ظهر و آیت الله سیستانی تا غروب
المعتبر 1/ 353 ؛ تذکرة الفقهاء 2/ 137 138 ؛ علامه حلی، مختلف الشیعة، ج1، ص318 319.
الهدایة، ص102؛ المقنع، ص144.
مجلسی، بحار الأنوار، ج78، ص129.
علل الشرایع، ج2، ص285.
من لا یحضره الفقیه، ج1، ص112.
پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه
کفایة الاحکام، ج1، ص38؛ جواهر الکلام، ج5، ص7 8.
جواهر الکلام، ج5، ص13.
جواهر الکلام، ج5، ص15.
مصباح الفقیه، ج6، ص14؛ العروة الوثقی، ج2، ص143.
مسئله 530
آیات عظام سیستانی، مکارم، خوئی، تبریزی، وحید : با این غسل می‌شود نماز خواند، ولی مستحب است وضو هم بگیرد
مختلف الشیعة، ج1، ص339.
العروة الوثقی، ج2، ص147؛ موسوعة الخوئی، ج10، ص34.

العروة الوثقی، ج2، ص145.

منابع

تحریر الاحکام، علامه حلی، مؤسسة الامام الصادق(ع)، قم
الحدائق الناضرة، یوسف بحرانی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم
جواهر الکلام، محمد حسن نجفی،‌ دار احیاء التراث، بیروت
ریاض المسائل، سید علی طباطبایی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم
العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم
غنیة النزوع، سید حمزة بن علی بن زهرة الحلبی، مؤسسة الامام الصادق(ع)، قم
المختصر النافع، محقق حلی، دارالاضواء، بیروت
مختلف الشیعة، علامه حلی، مکتب الاعلام الاسلامی، قم
مدارک الاحکام، سید محمد بن علی موسوی عاملی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم
مستمسک العروة، سید محسن طباطبایی حکیم،‌ دار احیاء التراث العربی، بیروت
مستند الشیعة، احمد بن محمد مهدی نراقی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، مشهد
مصباح الفقیه، آغا رضا بن محمد هادی همدانی، مؤسسة النشر الاسلامی
مصباح الهدی، محمدتقی آملی، فردوسی طهران
من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، دفتر انتشارات اسلامی، قم
موسوعة الخوئی، سید ابوالقاسم خویی، مؤسسة الخویی الاسلامیة
مهذب الاحکام، سید عبدالاعلی سبزواری، مؤسسة المنار، قم
النهایة، محمد بن الحسن الطوسی،‌ دار الکتاب العربی، بیروت

1577777240imagethumbnail.jpg

 نظر دهید »

چشم چرانی در آموزه های قرآنی

01 دی 1398 توسط مژگان مسعودي مقدم

چشم چرانی در آموزه های قرآنی
ماهیت پدیده چشم چرانی
چشم چرانی، خیره چشمی و هرزه نگری ، نگاه از روی لذت به روی خوب کردن و نظر بازی است. (لغت نامه دهخدا ج 5 ص 7147) مقصود از این تعریف، هر گونه نگاه شهوت آمیز به نامحرم و نیز نگاهی است که انسان را در معرض خطر وقوع در حرام نسبت به نامحرم قرار می دهد. به نظر می رسد که چشم چرانی اختصاص به مردان نداشته و ندارد، هر چند که مردان بیش از زنان در معرض این پدیده اجتماعی هستند؛ زیرا مردان برخلاف زنان، متاثر از زیبایی ها هستند و به شدت در برابر آن واکنش عاطفی واحساسی نشان می دهند. به این معنا که مردان با نگاه کردن و دیدن متاثر شده و عوامل عاطفی واحساسی در آنان برانگیخته می شود.
از سوی دیگر گرایش به جنس مخالف هر چند که در مرد وزن و مذکر و مونث وجود دارد ولی گرایش به جنس مخالف در میان مردان قوی تر است. ازاین رو در آیات قرآن به نکته ای اشاره شده است که دوستی و محبت زن در مردان تزیین داده شده و در چشم ایشان گرایش و عشق به زنان آراسته گردیده است: زین للناس حب الشهوات من النساء (آل عمران. 14) در این آیه مراد از ناس، تنها جنس مردان است که گرایش به شهوت جنسی وعلاقه مندی به زنان در ایشان تزیین شده است. اما این بدان معنا نیست که چشم چرانی در زنان معنا و مفهومی ندارد، بلکه آنان نیز به حکم فطرت و غریزه به این امر گرایش داشته و متمایل هستند. بنابراین زنان نیز همانند مردان، در وسوسه و الهامات نفسانی و الهامات فجوری قرار می گیرند و به گناه و فساد می افتند و در بند شهوات گرفتار می آیند.
چشم چرانی نه ویژگی و خصیصه مردان است و نه مشکل این بخش از جامعه، بلکه مشکل انسان اجتماعی است که می بایست از منظر روان شناسی و جامعه شناسی انسانی بدان پرداخته شود و راهکارهای برونرفت از این معضل اجتماعی شناسایی و به کار گرفته شود.در ادبیات روان شناسی اجتماعی، پدیده چشم چرانی به جهت پیامدهای بسیار مخرب و زیانباری که در حوزه امنیت اجتماعی ایجاد می کند مورد توجه و تحلیل است. چشم چرانی نگاه های شهوت آمیز مردان و زنانی است که می کوشند به گونه ای وارد حریم خصوصی افراد شوند. این ورود که گاه به شکل کلامی و گاه به شکل نگاه تند و تیز انجام می شود، امنیت روحی و روانی شخص مورد تعرض را در معرض خطر قرار می دهد و گاه زمینه های فروپاشی خانواده ها و حتی خشونت های جنسی و فیزیکی و حتی قتل را به دنبال دارد.از این روست که برخورد علمی و فرهنگی و حتی عملی در این حوزه از ضرورت هایی است که می بایست بدان توجه خاص مبذول شود و در حوزه امنیت اجتماعی از سوی همه عوامل علمی و عملی و دست اندرکاران مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
چشم چرانی در آموزه های قرآنی
قرآن، چشم چرانی را زمینه ساز آلودگی به فحشا و فساد جنسی می داند. از این رو از مومنان می خواهد که برای دست یابی به شخصیت سالم و کمال فردی و تعدیل در همه امور، با چشم پوشی و غض العین، خود را از آفات فردی و اجتماعی آن حفظ کنند. (نور آیه 30و 31)
در این آیه، حکم حرمت چشم چرانی و نگاه به نامحرمان به روشنی بیان شده است. از امام صادق علیه السلام نقل شده که مقصود از هر آیه ای که در قرآن به حفظ فروج اشاره دارد، در حقیقت حفظ از زناست جز در این آیه که منظور از حفظ فرج، حفظ آن از نظر و چشم چرانی دیگران است.(تفسیر نورالثقلین ج 3ص 588حدیث91)
خداوند به پیامبر گرامی(ص) فرمان می دهد تا به مومنان دستور دهد خود را از گناه و بیماری چشم چرانی برهانند؛ زیرا یکی از راه های دست یابی به تزکیه نفس، دوری از عوامل ایجادی و پدیداری آن است. نگاه به نامحرمان از زن و مرد به ویژه مناطق حساس بدن مقدمه گرفتار شدن در دام شهوت و تجاوز از حدود است.(نور آیه 30)
قرآن در آیه 31 سوره نور، مساله را از اختصاص یافتن حکمی به مردان فراتر می برد و به زنان و چشم چرانی آنان نیز تعمیم می دهد به این معنا که در حکم نخست به مردان اختصاص می دهد تا بنمایاند که مردان در این مساله بیش تر در معرض خطر هستند و در آیه 31روشن می سازد که حکم، اختصاص به مردان نداشته و زنان نیز دست کم از جهاتی در معرض این خطر می باشند. از این رو لازم است که آنان نیز همانند مردان مومن عمل کنند. قرآن در آیه 30سوره نور توضیح می دهد که چشم چرانی سلامت نفس و پاکی آن را در معرض خطر قرار می دهد و انسان را از فطرت سالم دور می سازد و گرفتار شهوات نفسانی فراتر از غرایز می نماید. کسانی که به چشم چرانی عادت کنند، خواسته های فزون تری را می جویند و به آن چه در اختیار دارند بسنده نمی کنند. این گونه است که زمینه آلودگی به زنا و فحشا و فساد اجتماعی در آنها فراهم می شود.
زمینه های چشم چرانی
اما چه عواملی موجب می شود تا شخص، گرفتار چشم چرانی شود و آفات و آسیب های فردی و اجتماعی گریبان وی را بگیرد؟
قرآن، مهم ترین زمینه چشم چرانی را روبه رو شدن با زنان بر می شمارد. افزایش حضور مرد و زن و تکرار این حضور و برخورد موجب می شود تا فضایی مناسب برای چشم چرانی پدید آید. اگر مرد و زنی در محیطی خلوت قرار گیرند و یا ارتباط و تماس های کلامی و حضوری ایشان افزایش یابد، گمان این می رود که شخص دچار پدیده چشم چرانی شود. این مسئله در مردان بسیار قابل تامل است. مردان به طور طبیعی گرایش و علاقه بیش تری به زنان داشته و متمایل به ایشان هستند و به زن به عنوان یکی از زیبایی های جلوه انگیز متمایل می شوند؛ زیرا زنان و عشق و دوستی به ایشان در نهاد مردان آراسته شده است و مردان به طور طبیعی گرایش به شهوت جنسی و دست کم زیبایی ها و آراستگی های آنان دارند. دیدن اندام زنان موجب انگیزش شهوت و دوستی به ایشان می شود. از این رو قرآن بیان می دارد که زنان باید خود را بپوشانند و از پس پرده از ایشان چیزی بخواهند. (احزاب آیه 53)

 نظر دهید »

شفاعت کنندگان روز قیامت چه کسانی هستند ؟

01 دی 1398 توسط مژگان مسعودي مقدم

کلمة شفاعت در لغت به معنای جفت شدن و کنار هم قرار گرفتن دو چیز است. در اصطلاح کلامی نیز شفاعت به معنای وساطت اولیا و برگزیدگان الهی، برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت الهی و دستگیری و نجات آنان است.
شفاعت کنندگان روز قیامت چه کسانی هستند؟
آنچه از آیات و روایات استفاده مى‏ شود این است که شفاعت گنندگان در پیشگاه حق عبارت‏ند از:
1- طاعت و عبادت 2- توبه 3- پیامبر 4- فاطمه زهرا 5- امیرالمؤمنین و یازده امام معصوم 6- پیامبران 7- فرشتگان 8- شهداء 9- علماى ربانى 10- آموزندگان و حافظان قرآن 11- خویشاوند و همسایه مؤمن 12- قرآن مجید.
روایات مربوط به شفیعان و شفاعتشان در کتاب‏هاى پر ارزش غررالحکم، مجمع‏ البیان، خصال، مناقب‏ ابن‏ شهر آشوب، امالى شیخ صدوق، بحار، و در منابع اهل سنت در سنن ابن داود، سنن ابن ماجه، سنن ترمذى، مسند احمد حنبل به طور مفصل آمده است. «1» در این قسمت به خواست حضرت حق شرح و توضیح بخش سوم آیه شریفه چهل و هشتم سوره ‏مبارکه بقره را دنبال مى‏ کنم:
مردود بودن فدیه در قیامت‏
از عادات یهود این بود که براى فرار از قانون، یا نجات از جریمه و کیفر، یا آزاد کردن اسیر چنان که در آیه 85 سوره بقره مطرح است عوض جنسى یا مالى مى ‏پرداختند که از این عوض در اصطلاح قرآن تعبیر به عدل و فدیه شده است.
این قوم از خود راضى که به دروغ و بى ‏دلیل خود را امت برتر نسبت به همه امت‏ها مى‏ دانند به تصور این که قیامت هم مانند دنیاست و مالک و حاکم آنجا عاشق چشم و ابروى آنان است، یا به خیال فاسد و واهى خود قیامت را عرصه‏ اى واگذار شده به خویش یا میدانى براى بازى‏گرى خود به حساب مى‏ آورند پیش خود بریده و دوخته ‏اند که در قیامت براى پاک شدن از همه گناهان و معاصى و خیانت‏ها و جنایت‏ها و عهدشکنى ‏ها و ستم‏ها، و غارت اموال و حقوق مردم، و تحریفات و افترائات و نهایتاً براى نجات از عذاب دوزخ فدیه و عوض مى‏ دهیم و براى ابد خود را از کیفر و جریمه خلاصه مى ‏کنیم.
ولى خداى عادل که بر اساس فضل و عدالتش پاداش اهل ایمان را مى‏ دهد و بر پایه عدلش مجرمان مستحق جریمه را کیفر مى‏ دهد خدائى که در موضع عفو و رحمت ارحم ‏الراحمین و در موضع عذاب و عقوبت سخت ‏ترین کیفر کنندگان است در قرآن مجید که در وحى بودنش هیچ شکى نیست و سند و مصدق نبوت پیامبر، و امضا کننده تورات نازل شده بر موسى است اعلام کرده که در قیامت از هیچ مجرم و فاسقى بر فرض که بتواند و مایه و سرمایه در این زمینه داشته باشد فدیه و عوض پذیرفته نیست.
در رابطه با این مسئله به هفت آیه از قرآن که هر کدامش اگر بر کوه نازل مى‏ شد آن را متلاشى کرد با دقت هر چه بیشتر توجه نمائید:
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى‏ بِهِ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ: «2»
یقیناً کافرانى که در حال کفر از دنیا رفتند، هرگز از هیچ یک از آنان براى رهائى از عذاب هر چند به اندازه آکندگى زمین از طلا، فدیه و عوض دهد، پذیرفته نمى ‏شود، براى آنان عذابى دردناک است و هیچ یاورى نخواهد داشت.
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ یَوْمِ الْقِیامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ: «3»
قطعاً کافران اگر همه آنچه در زمین است و همانند آن را نیز با آن همراه خود داشته باشند، تا آن را براى نجاتشان از عذاب روز قیامت فدیه و عوض دهند از آنان نپذیرند و براى آنان عذابى دردناک است.
وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ: «4»
اگر در قیامت براى هر کسى که به آیات خدا و بندگان حق ستم کرده همه ثروتى که در زمین است فراهم باشد، یقیناً براى نجات خود از عذاب جاودانه فدیه و عوض دهد، و زمانى که عذاب را ببینند از شدت شرمسارى پشیمانى و اندوه خود را پنهان مى‏ کنند، و میان آنان به عدالت و انصاف داورى مى ‏شود، و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
لِلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنى‏ وَ الَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسابِ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ: «5»
براى آنان که دعوت پرردگارشان را پذیرفتند بهترین سرانجام است، و آنان که از قبول دعوت حق سرپیچى کردن اگر مالک دو برابر همه آنچه روى زمین است باشند بى ‏تردید آن را براى رهائى خود از عذاب فدیه خواهند داد، آنان را حساب دشوارى است و جایگاهشان دوزخ است و دوزخ بد بسترى است!
وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ: «6»
و اگر براى ستمکاران به آیات خدا و به بندگان حق همه آنچه در زمین است و مانندش با آن باشد، بى ‏تردید حاضرند آن را براى رهائى خود از عذاب دشوار قیامت عوض و فدیه دهند و از سوى خدا آنچه را که از عذاب‏هاى گوناگون نمى ‏پنداشتند آشکار مى‏ شود.
فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْواکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلاکُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ: «7»
قیامت به منافقان گویند: پس امروز نه از شما و نه از کافران فدیه و عوضى در برابر نجات عذاب دریافت نخواهد شد جایگاهتان آتش است و همان مولاى شماست و بد بازگشت‏گاهى است.

157699538097d987363fe63c4fd6af306d4ce1e151_xl-compressed.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 63
  • 64
  • 65
  • ...
  • 66
  • ...
  • 67
  • 68
  • 69
  • ...
  • 70
  • ...
  • 71
  • 72
  • 73
  • ...
  • 105
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

آرامش خدایی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس