توصیف پرهیزکاران
توصیف پرهیزکاران
(خُشوعا فی عِبادَتِه) متقین و وارستگان کسانی هستند که در عبادتشان در پپشگاه ربوبی و الهی خاضع و خاشع و فروتن هستند .
از چه راه انسان می تواند به خشوع دست یابد و قلبش خاشع شود و در مقابل قساوت و سفتی ، خشوع را در درون خودش را ه بدهد .
1. خودشناسی
مهم ترین اصل این است که انسان خودش را بشناسد .( مَن عَرَفَه نَفسَه فَقَد عَرَفَه رَبَّه ) کسی که خودش را بشناسد خدایش را می شناسد . البته این شناخت نسبی است به هر مقدار که وجود خودمان را ( به تعبیر علامه حسن زاده آملی : فهمیده ورق بزنیم ) فهمیده ورق زدیم به همان اندازه معرفت به حق پیدا می کنیم .
امیربیان علی علیه السلام در حکمتی از حکمت های نهج البلاغه می فرمایند : (رحم الله امراً من عین و فی عین و الی عین ) خدا رحمت کند آن انسانی را که بداند در کجاست ، از کجا آمد و به کجا خواهد رفت . ما باید این را به عنوان یک اصل قرار دهیم که معرفت به خودمان معرفت به الله است . اگر این سه نکته جناب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را انسان فهمیده ورق بزند معرفت پیدا می کند امام اگر خدای ناخواسته از روی خودخواهی ها و القائات دیگران خودش را ببازد ، به مقام و جایگاهش ، به موقعیت اجتماعی ، مال و ثروت، زیبایی و به قدرت و شهرتش بنازد او را بیچاره خواهد کرد و حتی تا آنجایی می رسد که می گوید انا ربکم الاعلی . من خدای برتر شما هستم. و سعی می کند تا دیگران را به بردگی و ذلت بکشد . لذا اگر انسان تزکیه نشده باشد گاهی به زبان خشوع می کند وتواضع می کند امام در درون باور ندارد . پس خودشناسی به حق شناسی و معرفت تبدیل می شود . و این امر باعث حصول خشوع و خضوع انسان در مقابل پروردگار می شود .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت 419 نهج البلاغه که یک جمله زیبا و بسیار تکان دهنده است می فرمایند : مِسکین ابن آدمُ مَکتومُ الاَجَلِ ، مَکنُونُ العِلَلِ ، مَحفُوظُ العَمَل ، تولِمُهُ البَقَّه ، وَ تُقتِلُهُ الشَّرقَهُ و تَنتَنهُ العَرقَهُ ، بیچاره فرزند آدم ! اجلش پنهان ، بیماری هایش پوشیده ، اعمالش همه نوشته شده ، پشه ای او را آزار می دهد ، جرعه ای گلو گیرش شده ، او را از پای در آورد و عرق کردنی او را بد بو می کند .
ما که نمی دانیم تا چه وقت زنده هستیم چرا باید بلند پروازی کنیم .2. بیماری هایش هم پوشیده است ، خیلی از افراد سرحال و سالم هستند پس از مدتی به طور ناگهانی متوجه می شوند که یک تومور مغزی در سرشان وجود دارد و ظرف شش ماه هم از دنیا می رود . 3. بعد از به تکلیف رسیدن انسان ، فرشتگان الهی رقیب و عتید مانند یک مامور به طور 24 ساعته بالای سرشان تمام حرکتشان را ثبت و ضبط می کنند(حتی در روایت داریم که چراغ و یا شمعی را که فوت می کنیم هم ضبط می شود) به خصوص از 40 سالگی به بعد شدت بیشتری دارد .
حال توی انسان به چه چیزی فکر می کنی ، حتی نیش یک پشه هم بدنت را بدرد می آورد و تو را به زحمت می اندازد ، روزی بهلول نزد هارون الرشید بود ، مگسی در اتاق هارون الرشید به این طرف و آن طرف می رفت و پس روی بینی هارون الرشید می نشست و بعداز مدتی روی ابروی او فرود می آمد و سپس با عکس العمل هارون الرشید فرار می کرد به طوری که عصبانی شد و گفت خدا این مگس را برای چه خلق کرد ؟ بهلول عاقل که نظاره گر بود گفت : برای اینکه تو ظالم را به عجز در بیاورد . به چه چیز می نازی ؟ حال همین پشه ، خواب را از انسان می رباید . گاهی یک لقمه غذا در گلوی انسان گیر می کند و به جای اینکه از حلقوم وارد معده شود ، وارد نای که محل جریان هوا است می شود و او را خفه و سپس می کشد . تو که اینقدر قدرت نداری و یک لقمه غذا یا یک جرعه آب ترا می کشد به چه چیز خود می نازی ؟ لذا حضرت علی (علیه السلام) فرمودند : من و شما به خدا نیازمندیم و باید به خدا توجه کنیم .
2- بیرون آمدن از غفلت
وقتی که انسان فهمید این جهان را خالقی است و همه این امور را با تدبیر خودش اداره می کند ، از آن کهکشان ها و افلاک گرفته تا حرکت زمین و سایر ستارگان ، با این وصف خدا( یُحَبُّ المُحسِنین ) است . و همین امر باعث می شود تا انسان در مقابل این خداوند عظیم خاضع و خاشع شود . هر چه معرفت بیشتر ادب بشتر می شود . لذا ادب امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مقابل خدا کجا و ادب ما در مقابل خدا کجا !!! برخورد حضرت امام سجاد (علیه السلام) با خدا کجا و برخورد ما با خدا کجا .
3- جهان شناسی
خداوند هیچ چیزی را باطل خلق نکرد . انسان به اندام خودش نگاه کند اگر چشم زیر پا بود چه می شد ؟ اگر بینی زیر پا بود چه می شد ؟ و یا چینشی که در این نظام هستی مانند ماه ، کرات ، آفتاب و سایر سیارات دیگری که وجود دارند را ببینید . شیخ الرییس بوعلی سینا بیش از هزار سال پیش در همه رشته های به خصوص در طب مهارت خاصی داشت ، وقتی هر عضوی از اعضای بدن را تشریح می کرد در مقابل عظمت پرودگار تجلیل و کرنش می کرد و می گفت جَلَّت عظمتک ، این چه قدرت و عظمتی است که این چنین کهکشان ، ستارگان و افلاک را می گرداند ، این تدبیر دست چه کسی است ؟! و وقتی انسان بفهمد که همه اینها از ناحیه خداوند است در مقابل او خاشع و مودب می شود .
4- مسئولیت شناسی
انسان با توجه به شناخت و آگاهی از سه موضوع (1. خودشناسی 2- بیرون آمدن از غفلت 3- جهان شناسی ) باید خودش را مسئول بداند و در پشگاه این خداوند سبحان سر تعظیم فرود بیاورد و خداوند را تکریم کند ، واجباتش را عمل کند و محرماتش را ترک کند . اسلام یک دین معتدلی است و از افراط و تفریط دور است ، باید صاف بایستیم و هرچه حرام است چشم بپوشیم و هرچه واجب است به او تن بدهیم که این انسان را به سعادت می رساند و باعث می شود تا انسان از غفلت بیرون بیاید .
با آمدن خشوع قلب دیگر قلبٌ قاسیه نیست ، قلب مانند سنگ نمی شود و به یک قلب خاشع در مقابل پروردگار تبدیل می شود .