فرصت ها را دریابید
فرصت را مغتنم بشماریم
«قال رسول الله ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها» (1)
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: در ایام زندگی شما، اوقات و فرصت های مناسبی را خداوند در اختیارتان قرار می دهد، بکوشید از آن فرصت ها استفاده کنید .
مولوی از این حدیث چنین الهام می گیرد:
گفت پیغمبر که نفحت های حق
اندر این ایام می آرد سبق
گوش هش دارید این اوقات را
در ربائید این چنین نفحات را
نفحه ای آمد شما را دید و رفت
هر که را می خواست جان بخشید و رفت
نغمه ای دیگر رسید آگاه باش
تا از این هم وا نمانی خواجه باش (2)
در این که فرصت، زود از دست می رود و دیر به دست می آید، حضرت علی ( علیه السلام) می فرماید: «الفرصة سریعة الفوت بطیئة العود» (3)
بهار گوید:
فرصت مده از دست چو وقتی به کف افتاد
کاین مادر اقبال همه ساله نزاید
رسا سخن علی ( علیه السلام) را این طور بیان می کند:
به بام نیک بختان چون همایی
نشیند با هزاران ناز، فرصت
گرش دامن رها از دست سازی
کند از آشیان پرواز، فرصت
رود از دست فرصت زود، دردا
به آسانی نگردد باز، فرصت
حالت می گوید:
تا فرصت کار هست، عاقل باید
کاری کند و بهره از آن برباید
فرصت که بسی زود ز دست تو رود
بس دیر دگر باره به دستت آید
پل دنیا
عن علی بن الحسین ( علیه السلام) قال:
قال المسیح ( علیه السلام) للحواریین: «انما الدنیا قنطرة فاعبروها و لا تعمروها» (4)
از امام زین العابدین ( علیه السلام) نقل شده است که:
حضرت عیسی ( علیه السلام) به حواریون و اصحاب خاص خود فرمود: دنیا پلی است، پس باید از آن عبور کنید و آن را برای همیشه ماندن عمارت نکنید .
سعدی گوید:
دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
جای نشست نیست بباید گذار کرد
دارالقرار خانه جاوید آدمیست
این جای رفتن است و نشاید قرار کرد
چند استخوان که هاون دوران روزگار
خردش چنان بکوفت که خاکش غبار کرد
ابن ایمن:
چون سرانجام زین خرابه رباط
رخت بربست بایدت ناکام
پس همان به بود که «واو» وداع
متصل با شدت به «سین » سلام
ز آن که دنیا پلی است و اهل خرد
بر سر پل نکرده اند مقام
ناصر خسرو:
چه بندی بر رباط پر خطر دل
مسافر تا به کی ماند به منزل
پلست این دهر و تو بر وی روانی
نسازد خانه، بر پل کاروانی
چو خواهی زین سرا رفتن یکی روز
شب تجرید، شمعی بر فروزی
پی نوشت ها:
1) احیاء العلوم، ج 1، ص 134 .
2) مثنوی، دفتر اول، ص 51، سطر 20 .
3) سفینة البحار، ج 2، ص 357 .
4) بحارالانوار، ج 14، ص 319 و ج 7