از دوری حسین گریبان دریده ام
برگشته ام به کرببلا یا اخاالغریب
بی تو دگر فتاده ام از پا اخاالغریب
قدّم زغصه های تو شد تا اخاالغریب
بعد از تو نیست خیر به دنیا اخاالغریب
یک اربعین پس از تو بلا دیده خواهرت
ای مه جبین پس از تو بلا دیده خواهرت
آورده ام کنار مزارت سر تو را
از ساربان گرفته ام انگشتر تو را
دق داده اند بی صفتان مادر تو را
از بس زدند در همه جا خواهر تورا
یکدم نظر نما که تن من شده کبود
رفتم به شام و دربر من محرمی نبود
از دوریت حسین گریبان دریده ام
رفتی و بعد تو چه بلایی کشیده ام
من ناسزا زدشمن زهرا شنیده ام
مبغض تر از یهود به حیدر ندیده ام
از آتش یهود به سر ها نشانه است
بر گونه هایمان اثر تازیانه است
آنشب که آمدی تو به خواب سه ساله ات
گریان شدیم از تب و تاب سه ساله ات
دادند با سر تو جواب سه ساله ات
دق کرد و مرد کنج خرابه سه ساله ات
درشهر شام نام تو را جار می زدیم
وقتی رقیه رفت فقط زار می زدیم
بر خیز و کن نگاه تو حال رباب را
بر دست او کبودی و جای طناب
او دیده راس خونی و طشت شراب را
آرام کن تو قلب حزین و کباب را
او ناله از فراق تو ای شاه می کشد
گهواره را گرفته فقط آه می کشد
ای سایه ی بلند تو بر سر بلند شو
جانم شود فدات برادر بلند شو
پس داده اند چادر مادر بلند شو
زخم جبین من شده بهتر بلند شو
بنگر چگونه از غم تو سالخورده ام
بر خیز تا کنار مزارت نمرده ام
یادم نمی رود که چه دیدم ز روی تل
من ناله ی بنیَّ شنیدم زروی تل
فریاد یا حسین کشیدم زروی تل
بر سینه ات نشست و دویدم زروی تل
آن نانجیب خنجر خود را برون کشید
راس تو را مقابل من از قفا برید
شاعر: مهدی علی قاسمی