درد دل با امام زمان
درد دل با امام زمان
مولای من
یا صاحب الزمان
چشم به راهم تا تو بیایی
مولای من امیدوارم کاری نکنم که موجبات ناراحتی شما و مادرتان فاطمه (س) را فراهم آورم.
مرا ببخش که خواستم خوشحالتان کنم اما ….
امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردم …..
به راحتی دروغ از زبانم جاری شد و گفتم اشکالی ندارد دروغ مصلحتی است در حالی که نمی دانستم مصلحت را فقط خدا می داند…
احترام و رفتارم با دیگران را منافع شخصی ام مشخص می کرد نه رضایت شما
انسانها را بر اساس مدرکشان سنجیدم نه تقوایشان ….
حرمتها را که از کعبه مهمتر بود شکاندم ….
دلها را شکاندم …..
مولای من خواستم خودم را به بی خیالی بزنم که من کارم را درست انجام دادم .
ثانیه ها را تلف کردم ….
با گناهان ….
با بی خیالی ….
با توجیهات ….
امروز دوباره نامه عملم را برایتان آوردم .
یادمان باشد در برابر ثانیه هایمان مسئولیم ، باید یک روزی به صاحبش جواب پس بدهیم…
پروردگارا ! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و به ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود.